فقط تا پایان اردیبهشت فرصت دارید با قیمت ۱۴۰۳ اشتراک‌های فست‌دیکشنری را تهیه کنید.
آخرین به‌روزرسانی:

سخت کردن به انگلیسی

معنی‌ها

معادل انگلیسی لغت:

to harden, to make hard (d) after an adverb to from a transitiveverb

تبلیغات (تبلیغات را حذف کنید)

همگام سازی در فست دیکشنری

to harden, to render difficult, to aggravate

پیشنهاد بهبود معانی

مترادف و متضاد سخت کردن

  1. مترادف:
    دشوار کردن پیچیده کردن مشکل کردن صعب کردن
    متضاد:
    آسان کردن سهل کردن

ارجاع به لغت سخت کردن

از آن‌جا که فست‌دیکشنری به عنوان مرجعی معتبر توسط دانشگاه‌ها و دانشجویان استفاده می‌شود، برای رفرنس به این صفحه می‌توانید از روش‌های ارجاع زیر استفاده کنید.

شیوه‌ی رفرنس‌دهی:

کپی

معنی لغت «سخت کردن» در فست‌دیکشنری. مشاهده در تاریخ ۲۳ اردیبهشت ۱۴۰۴، از https://fastdic.com/word/سخت کردن

لغات نزدیک سخت کردن

پیشنهاد بهبود معانی